آغوش به آغوش خدا ...

ساخت وبلاگ
  در زندگی با آدم های زیادی ملاقات میکنیم ، با آدم های زیادی قدم میزنیم و می نشینیم ، می خندیم و گریه میکنیم ، حرف می زنیم و سکوت می کنیم ، اما فقط بعضی از این آدم ها در ذهنمان باقی می مانند ... این ب آغوش به آغوش خدا ......ادامه مطلب
ما را در سایت آغوش به آغوش خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mah0mehr بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 16 بهمن 1397 ساعت: 9:40

  سلامسلام واژه‌ای است آسمانیواژه‌ای که فرشته‌ها تبرکش کرده‌اندو از ازل تا ابد در جهان جاری استشاید اگر سلام نبودهیچ گاه مردم نمی‌دانستند وقتی همدیگر را می‌بینندچه باید بگویندکاش واژه‌ای هم بودبرای دلتنگیکه وقتی مردم کسی را که به یادش هستنداما نمی‌بینند می‌گفتندو این واژه پژواک می‌شدآنقدر که به "او" آغوش به آغوش خدا ......ادامه مطلب
ما را در سایت آغوش به آغوش خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mah0mehr بازدید : 52 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 18:37

به مناسبت روز کارمند هرروز صبح زود از خواب بیدار شدن رفتن سر کار و انگشت حضور زدن کلید انداختن و در واحد رو باز کردن بسم الله گفتن و شروع به کار کردن جمع بستن اعداد و نمودار کشیدن طرح بنر و اسلایدر و لوگو زدن جواب تلفن دادن و پاسخگو بودن مشکلات سیستم‌ها رو بررسی کردن گزارش گرفتن و رفع خطا کردن برگ آغوش به آغوش خدا ......ادامه مطلب
ما را در سایت آغوش به آغوش خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mah0mehr بازدید : 24 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 18:37

  به نام خدای خالق ماه و ستاره و خورشید بعضی‌ها به شهاب می‌مانند یا نه، ستاره دنباله‌دار! سال‌ها طول می‌کشد تا بیایند. خیلی طولانی‌تر از عمر تو و پدرانت. بعد یک دفعه درست وقتی که انتظارش را نداری، ظاهر می‌شوند. و تو فقط چند دقیقه مهلت داری تا آن‌ها را ببینی. تمام وجودت را بریزی توی چشم‌هایت و سیر آغوش به آغوش خدا ......ادامه مطلب
ما را در سایت آغوش به آغوش خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mah0mehr بازدید : 45 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 18:37

 

و من با همه دلتنگی‌هایم

دست دلم را می‌گیرم

و از کوچه پس کوچه‌های زندگی می‌گذرانم

تا مبادا  احساس تنهایی کند.

دوشادوش دلم

همه مسیر زندگی را قدم می‌زنیم

تا  فراموش کنم

رد پای او را که نیست.

دل‌گویه‌ای که به وقت دلتنگی نگارش شد.‌‌..

+ نوشته شده در  جمعه دوازدهم شهریور ۱۳۹۵ساعت 14:7  توسط مهربانو  | 
آغوش به آغوش خدا ......
ما را در سایت آغوش به آغوش خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mah0mehr بازدید : 44 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 18:37

  می‌دانمحالا سالهاست که ديگر هيچ نامه‌ای به مقصد نمی‌رسدحالا بعد از آن همه سال، آن همه دوریآن همه صبوریمن ديدم از همان سرِ‌ صبحِ آسودههی بوی بال کبوتر ونایِ تازه‌ی نعنای نورسيده می‌آيدپس بگو قرار بود که تو بيايی و ... من نمی‌دانستم!دردت به جانِ بی‌قرارِ پُر گريه‌امپس اين همه سال و ماهِ ساکتِ من کجا آغوش به آغوش خدا ......ادامه مطلب
ما را در سایت آغوش به آغوش خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mah0mehr بازدید : 41 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 18:37

 

دلتنگ پستچی شده‌ام

از پستچی تنها چند نامه و یک مشت خاطره مانده

و جای پای رفتنش

که می‌گوید

مشترک مورد نظر

دیگر در دسترس نیست!

پستچی پس چرا بی نشان رفتی؟

بی هیچ نامه

حتی بدون یک خداحافظی!

یادت باشد

به اندازه همین یک خداحافظی بدهکار دلم هستی.

اما من منتظر

سلامی دوباره‎ام...


برچسب‌ها: پستچی
+ نوشته شده در  سه شنبه یازدهم آبان ۱۳۹۵ساعت 9:18  توسط مهربانو  | 
آغوش به آغوش خدا ......
ما را در سایت آغوش به آغوش خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mah0mehr بازدید : 40 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 18:37

  گاهی ترک کردن بی دلیل آدم ها، مثل هُل دادن اونها توی دلتنگی می مونه. دلتنگی که ممکنه هیچ وقت تمام نشه! اگه موندنی نیستی، هیچ وقت کسی رو به خودت علاقه مند نکن! یا شاید من اشتباه می کنم اعتراف می کنم من بلد نبودم چطور نگهت دارم و نگذارم که بروی...  آخر گفته بودند آن که ماندنی باشد، خواهد ماند خواهد آغوش به آغوش خدا ......ادامه مطلب
ما را در سایت آغوش به آغوش خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mah0mehr بازدید : 39 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 18:37

  نمی‌شه انکار کرد که زندگی زیر و خشن و گاهی هم حال بهم زنه، اما لذت‌هایی هست که باهاشون می‌تونیم زندگی رو لطیف کنیم، اهلی کنیم، خوشایند کنیم. باید لذت‌های زندگی رو بچشیم، هر چی می‌خواد باشه، عشق، هنر، ورزش حتی جنگیدن و پیروز شدن. بعداً می‌تونیم درباره مسخره بودن یا نبودن زندگی صحبت کنیم. فکرش رو بک آغوش به آغوش خدا ......ادامه مطلب
ما را در سایت آغوش به آغوش خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mah0mehr بازدید : 42 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 18:37

  عکس کوچک بریده شده‌ای را در دست گرفته بود. عکس مربوط به زمان کودکی‌اش بود در یک مسافرت، در آغوش پدر و در کنار خواهر و برادرانش. برای یک لحظه پرتاب شد به همان لحظه، دخترک کوچکی در آغوش پدرش... اما حالا در عکس خبری از پدر نبود! آغوش بریده‌ای بود که دختر را در هوا نگاه داشته بود... پدر سال‌ها بود که آغوش به آغوش خدا ......ادامه مطلب
ما را در سایت آغوش به آغوش خدا ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mah0mehr بازدید : 39 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 18:37